گزارش تخصصی آموزگار ابتدایی بررسی روش های نوین تدریس پیام های آسمانی و قرآن

گزارش تخصصی آموزگار ابتدایی :

بررسی روش های نوین تدریس در دروس پیام های آسمانی و قرآن

و ارائه راهکار ها و پیشنهادات در جهت بهبود وضعیت تدریس

 

فرمت فایل : ورد و قابل ویرایش
تعداد صفحات فایل : 147 صفحه
شرح مختصری از فایل: 

مقدمه

تربيت ديني يكي از مهم‌ترين اهداف نظام آموزشي كشور است و اهميت و جايگاه ويژة آن باعث شده است درس مستقلي، كه عموماً تحت عنوان قرآن و تعليمات ديني شناخته مي‌شود، با ساير دروس در هر پايه تفاوت‌هاي عمده‌اي داشته باشد. اصولاً ماهيت دروس ديني به‌گونه‌اي ا‌ست كه از نظر محتواي آموزشي، فرايند يادگيري و شيوه‌هاي آموزشي با دروس ديگر قابل مقايسه نيست.
به عبارت ديگر، هر فعاليتي كه از سوي معلم براي يادگيري در دانش‌آموز انجام شود، صرف‌نظر از ارزش محتواي مورد يادگيري، آموزش و تدريس محسوب مي‌شود. در این صورت و دروسي چون رياضي، جغرافيا، زيست‌شناسي، تاريخ، علوم‌پايه و… همگي از اين نظر در يك رديف جاي مي‌گيرند، اما اگر يادگيري را مفهومي فراتر از آموزش تلقي كنيم و در واقع آن را هدف آموزش بدانیم، در آن صورت بايد فرايندي را كه در استمرار زمان باعث ايجاد تمرين، تجربه و تغييرات تدريجي و نسبتاً پايدار در دانش‌آموز شود، يادگيري تلقي كرد.(ساجدی ،ش42: 4)
درس پیام های آسمانی از اين نظر با ساير دروسي كه نام برديم بسیار متفاوت است.
زيرا يادگيري در تربيت ديني بيش از آنكه نظري باشد، عملی است. در حالي‌كه سایر دروس1 چندان در عرصة عملي مطرح نيستند. اگر چه در مورد آموزش دروس آزمايشگاهي مفهوم آموزش عملي به چشم مي‌خورد؛ اما عمل در اين دروس همان مهارتی است كه اگر در فرايند آموزش به‌دست نيايد، لطمه‌اي به شخصيت و ساختار وجودي دانش‌آموز وارد نخواهد ساخت؛ چراكه حوزة عمل در آن‌ها خود محتواي دروس‌اند، نه خود دانش‌آموز. در حالي‌كه هدف تربيت ديني ايجاد كنش و رفتارهاي خاصی است كه بود و نبود آن‌ها اساساً بر ساختار وجودي و شخصيت دانش‌آموز تأثيرگذار است. تربيت یعنی استعدادهای درونی را، که بالقوه در یک شیء موجود است، به فعلیت در آوردن و پروردن و لهذا تربیت فقط در مورد جاندارها یعنی گیاه و حیوان و انسان صادق است.( مطهری، :56 و 57)
بر آن است تا استعدادها و قابليت‌هاي دانش‌آموز را در جهت كمال انساني وي در تقرب به خداوند، که سرچشمة كمال است، شكوفا كند و در اين مسير از توانايي‌هاي خود بهره ببرد.
لذا چنانچه ارزش‌هاي وجودي فرد براي خودش يا براي آموزش‌دهندگان وي شناخته شده نباشد، تربيتي صورت نخواهد گرفت و آنچه در قالب تربيت صورت مي‌گيرد، بيشتر شرطي شدن است تا پرورش و تغيير رفتار آگاهانه، كه از مشخصات تربيت به معناي واقعي آن است. تفاوت معناي تربيت در مورد انسان و حيوان نيز همين است. برای مثال، اگر بخواهیم رفتاری مؤدبانه مانند «دست دادن» را به کودک بياموزيم، كافي است او را عملاً در موقعيت‌هاي مختلفي كه اين ‌كار مجاز است، تعليم دهيم و محدودة اين رفتار را براي او مشخص كنيم. به این ترتیب، او به‌تدريج خواهد آموخت كه كي، كجا و با چه كساني دست بدهد.
حال اگر اتفاقاً دست اين كودك يا نوجوان در حادثه‌اي آسيب ببيند، بشكند يا به هر دليل ديگري نتواند دست خود را حركت دهد، اين رفتار مؤدبانه به شكلي ديگر، كه جايگزين قبلی است، باز هم صورت مي‌گيرد؛ مثلاً تكان دادن يا خم كردن سر و… . در حالي‌كه همين دست دادن را مي‌توان به حيوانات نيز آموخت. چنان‌كه در سيرك‌هاي نمايشي توسط مربيان كارآزموده به شيرها آموزش داده مي‌شود و آن‌ها نيز مانند انسان‌ها با مردم دست مي‌دهند. اما هرگز شير آسيب‌ديده‌اي كه قادر به حركت دادن دست خود نيست، رفتار جايگزين ندارد! زيرا رفتار قبلي او (دست دادن) آگاهانه و هدفمند نبوده بلكه تنها يك واكنش ناشي از شرطي شدن بوده است.( جعفری:210 و 211)
تأكيد بر جايگاه ويژة دروس قرآن و تعليمات ديني در نظام آموزشي از آن جهت صورت مي‌گيرد كه هدف اصلي، يادگيري عملي و التزام به كاربرد آموخته‌هاست. آموزه‌هايي كه قابل حصول و انسان‌سازند و دامنة آن‌ها از حوزة نظري فراتر می‌روند و تمام اركان و شئون زندگي فرد را دربرمي‌گيرند.
اساساً اين نوع تربيت با تمامي واقعيات خارجي زندگي انسان و پيوند او با هستي ارتباط دارد. لذا جهت نیل به هدف و نقطة مشخصي كه تربيت ديني در پي آن است، باید برنامه‌ریزی شود. برنامه‌هايي كه مشتمل بر نحوة ارتباط فرد با خدا، مردم، طبيعت و خودش باشد. بديهي است چنين برنامه‌اي بر پاية اصول مشخصي كه از بايد و نبايدهاي معين برمي‌خيزد و بر مبناي قواعدي كه توسط مربيان لحاظ مي‌شود، تدوين خواهد شد.
برخي از عمده‌ترين مشكلات آموزش و يادگيري دروس ديني به مواد و محتواي آموزشي مربوط مي‌شود. در سال‌های اخير در جهت كيفيت بخشي به محتوا اقدامات مؤثري صورت گرفته كه از جملة آن‌ها تغيير كتب درسي و تأليف محتواي جديد است. اين تغييرات در دورة ابتدايي به تأليف «هديه‌هاي آسمان» و در دورة راهنمايي به تأليف «پيام‌هاي آسمان» منجر شد و در دورة متوسطه نيز تأليف «دين و زندگي» قدم مثبتي است که در جهت ترغيب دانش‌آموزان به يادگيري محتواي ديني برداشته شد.

هدف مشترك در اين تغييرات، اجراي سياست خاصي است كه در صدد ايجاد باورهاي قلبي در فراگيرندگان از طريق اقدامات فكري و فعاليت‌هاي عقلاني خود آن‌هاست. ( حدادعادل:41)
در شرايط كنوني، عموم مخاطبان شايد در بعد اعتقادي مشكلي نداشته باشند ولي هرچه به ابعاد عملي و رفتاري نزديك مي‌شويم، وضعيت، به نسبت، نامطلوب‌تر مي‌شود.
جنبة رسمي داشتن نظام آموزشي و تلقي رسمي و فاقد بار تربيتي از سوي دانش‌آموزان، به‌خصوص در مقاطع بالاتر، نوع تحصيلات و مدرسه، نظام ارزشيابي پيشرفت تحصيلي و به‌‌كار گرفته نشدن الگوهاي مناسب و شايسته از مواردي هستند كه از ديدگاه صاحب‌نظران، در تقويت نشدن و توسعه نیافتن رفتار ديني و اخلاقي دانش‌آموزان و بهره‌ نگرفتن آنان از انبوه فعاليت‌هاي تربيت ديني و اخلاقي موجود تأثير گذارند.1
اين‌ در حالي است كه در نظام آموزشي تدريس مفاهيم و آموزه‌های قرآنی، به‌ويژه مهارت روخواني قرآن به نحو مطلوب صورت نمي‌گيرد و دانش‌آموزان ابتدايي در شرايطی به دورة تحصيلی راهنمايی وارد می‌شوند كه قادر به روان‌خوانی و روخوانی قرآن نيستند. اين امر مشكلات دبيران راهنمايي را افزايش می‌دهد؛ زيرا زمانی را كه بايد به آموزش مفاهيم قرآن اختصاص دهند، بالاجبار صرف ياددهی دوبارة روخوانی قرآن ‌مي‌كنند. اين ضعف زمانی آشكار می‌شود كه متوجه می‌شويم دانش‌آموزی كه پس از سال‌ها تحصيل و آموزش اين دروس، در زمان پايان تحصيل خود هنوز به روخوانی قرآن در حد نسبی آشنا نشده و مفاهيم قرآن نيز در زندگی وی عینیت نیافته است.
اينجاست كه مهم‌ترين مشكل در نظام آموزشي رخ مي‌نمايد و ضرورت به‌كارگيري روش‌هاي مناسب آشكار مي‌شود. مشكل آموزش‌دهنده و ميزان مهارت وي در ياددهي مفاهيم ديني به‌گونه‌اي است كه به تغيير رفتار مطلوب در دانش‌آموزان منجر گردد. در حال حاضر شيوه‌هاي گوناگوني در تدريس دروس ديني و قرآن مورد استفادة دبيران و آموزگاران در دوره‌هاي مختلف آموزشي است. غالب اين شيوه‌ها بر پاية روش‌هاي قديمي و سنتي بوده است و گاهي بدون آموزش قبلي تنها به اتكاي تجربة شخصي معلم توسط خود وي انتخاب مي‌شود. شيوه‌هايي چون سخنراني، داستان‌گويي، تمثيل و نمايش و… عمدتاً در آموزش دروس ديني كاربرد دارند و به‌کارگیری آن‌ها تا حدی ضروری است. اما با توجه به محتواي دروس نمي‌توان به اين شيوه‌ها اكتفا نمود. علاوه بر این، به‌كارگيري همين شيوه‌ها نيز اگر با روش اصولي صورت نگيرد، فاقد كارايي لازم خواهد بود. زيرا حتي جذاب‌ترين داستان‌ها و خوش‌صحبت‌ترين سخنوران نيز ممكن است ملال‌آور باشند و تأثير لازم را بر مخاطب خود نگذارند و يا اساساً بي‌تأثير شوند. پس صرف قديمي و سنتي بودن شيوة دليل نقد آن نيست بلكه نحوة به‌كارگيري آن در شرايط نامناسب مشکل‌آفرین است.
در اين نوشتار نقدهاي زير را در به‌كارگيري روش‌هاي سنتي رايج يادآور مي‌شويم و ضمن آن برخي روش‌هاي جايگزين را كه به‌ندرت مورد استفادة دبيران قرار مي‌گيرند، به‌صورت پيشنهاد معرفي می‌کنیم.
يكنواختي و سكون
از آنجا كه تغييرات محيط اطراف بيش از سكون آن توجه انسان را جلب مي‌كند، براي توجه بيشتر لازم است در محرك‌هاي ديداري و شنيداري دانش‌آموزان تغييراتي ايجاد شود. بنابراين، سخنراني‌ يا قصه‌گويي با تمام جذابيتي كه ممكن است در محتوا داشته باشند اگر به‌صورت يكنواخت و بي‌تحرك ارائه شوند، نه‌تنها توفيقي در آموزش مباحث نظري نخواهند داشت بلكه مخاطبان را آرام‌آرام در خواب فرو خواهند برد.
نبودن هماهنگي بین صدا، حركات، ژست‌هاي معلم و وضع چهره با محتواي كلام تأثير آن را در مخاطب بسيار كاهش مي‌دهد. جلب تنها حس شنيداري مخاطب، بدون اينكه حس ديداري‌اش وادار به فعاليت شود، بار چندان مثبتي نخواهد داشت. جذابيت اين روش، در مقايسه با تماشاي فيلم، ضعف آن را به‌خوبي آشكار مي‌سازد؛ زيرا توجه مخاطبان به فيلم به واسطة فعال بودن دو حس ديداري و شنيداري بسيار بيشتر از توجه به سخنراني است.

دیدگاهها

هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.

اولین نفری باشید که دیدگاهی را ارسال می کنید برای “گزارش تخصصی آموزگار ابتدایی بررسی روش های نوین تدریس پیام های آسمانی و قرآن”

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

اطلاعات فروشنده

  • نام فروشگاه: drsifile1
  • فروشنده: drsifile1
  • آدرس:
  • 3.47 3.47 امتیاز از 177 دیدگاه